

















شرکت معماری محمد مطیعی در اصفهان، برای تمایز در یک بازار اشباعشده و تثبیت جایگاه حرفهای خود، نیاز به بازآفرینی هویت بصری برندشان داشتند. آنها میخواستند هویتی بسازند که بتواند تصویری مدرن و انسانی از عمق و عملکرد معماری ارائه بدهد. این مسیر تازه، با همراهی عاج آغاز شد. این پروژه در قالب همکاری «ویترین» تعریف شد؛ فرآیندی سریع و هدفمند برای بازآفرینی هویت برند. نتیجه این همکاری، طراحی یک سیستم یکپارچه بصری بود که امروز، ۵ سال پس از طراحی، همچنان پویا و مقیاسپذیر است.
بازطراحی هویت بصری برند
معماری و طراحی داخلی
سیستم یکپارچه هویت بصری – دستورالعملهای استفاده از هویت بصری
بهار 1399

شرکت معماری محمد مطیعی، طی سالها فعالیت با پروژههای بزرگ، جایگاه قابل توجهی در میان مخاطبان تخصصیاش بهدست آورد. اما با گسترش دامنه پروژهها، تنوع کارفرماها و حضور فعالتر در بسترهای دیجیتال و حرفهای، مشخص شد که زبان بصری برند دیگر پاسخگوی نیاز امروز نیست و توانایی متمایز کردن برند را نداشت.
این ناهماهنگی میان کیفیت کار و تصویر بیرونی، هم برای مخاطب و هم برای تیم داخلی، نوعی خلأ ایجاد کرده بود. از سوی دیگر، چشمانداز برند برای آینده نیز تغییر کرده بود. برند مطیعی میخواست نهفقط پروژههای معماری، که تجربههای معمارانه خلق کند؛ تجربههایی که میان فضا، حس، و هویت پیوندی تازه برقرار کنند. تحقق چنین افقی، مستلزم هویتی بود که بهاندازه پروژههایش ساختارمند و معنادار باشد.

انجام این پروژه با این سوال آغاز شد که چگونه میتوان یک زبان بصری ساخت که نهتنها بیانگر هندسه و سازه باشد، بلکه احساس را نیز در خود حمل کند؟ همین پرسش، جهتگیری کل فرآیند پژوهش را مشخص کرد. از ابتدا تصمیم گرفتیم بهجای اتودهای سلیقهای و شهودی، با نگاهی ساختاریافته وارد مرحله شناخت شویم. با نگاهی دقیق به بافت درونی برند مطیعی نفوذ کردیم؛ جایی که مرز میان نظم معماری و احساس زیباییشناسی تعریف میشود.
فاز شناخت با یک جلسه همراستایی با بنیانگذار برند آغاز شد. در این جلسه، از مسیر حرفهای تا باورهای شخصی درباره معماری و انسانمحوری فضا، به بحث گذاشته شد. روایتی که در خلال این گفتگوها آشکار شد، نقطه شروع کشف بینشهای کلیدی برند بود.
در ادامه، پروژههای معماری اجراشده توسط برند را نه صرفاً از زاویه تکنیک، بلکه بهعنوان تجلی نگاه برند تحلیل کردیم. جلساتی با تیم طراحی برگزار شد و لحن آنها در توصیف فضاها، کارکردها و اهداف هر پروژه، به ما در شناخت ابعاد انسانی برند کمک کرد.
همزمان، داراییهای بصری موجود (از لوگوی قدیمی گرفته تا نحوه ارائه پروژهها در رسانهها) مورد تحلیل قرار گرفتند تا شکاف میان آنچه هست و آنچه باید باشد، آشکار شود.
این فرایند پژوهشی، ما را به لایهای رساند که فراتر از سبک معماری بود. لایهای که در آن، هویت بصری باید همان کاری را بکند که خود معماری انجام میدهد: خلق حس، فضا، و برقراری ارتباط.
آنچه در این فاز توسط عاج انجام شد:

استراتژی خلاق برند مطیعی از دل پژوهش و نیازی واقعی بیرون آمد. برند مطیعی به هویتی نیاز داشت که بهاندازه معماریشان ساختارمند، بهاندازه نگرششان دقیق، و بهاندازه تجربهشان انسانی باشد.
در این فاز، ما سه اصل را بهعنوان پایه استراتژی خلاق برند تعریف کردیم:
مجموع این سه اصل، ما را به سوی تعریفی تازه از هویت بصری سوق داد. هویتی که مانند معماری، ساختار داشته باشد، معنا را در فرم جاری کند و در هر مقیاس، از منطق درونی خود تبعیت کند. اینجا بود که مفهوم «معماری دیداری» شکل گرفت؛ رویکردی که به هویت برند بهمثابه سازهی ادراکی نگاه میکند. در این نگاه، هویت بصری صرفاً مجموعهای از اجزای زیباشناختی نیست؛ بلکه همچون یک بنا، از درون به بیرون ساخته میشود. معماری دیداری، تلاش برای ساختن زبانی است که با چشم دیده میشود، با ذهن درک میشود و با فضا ارتباط برقرار میکند.
استراتژی هویت برند مطیعی، بر همین مبنا شکل گرفت: طراحی یک زبان بصری که ادامه تفکر معمارانه باشد.
آنچه در این فاز توسط عاج انجام شد:

طراحی هویت بصری برند مطیعی، بر اساس استراتژی خلاقانه برند با همان منطقی پیش رفت که معماری خوب بر پایه آن شکل میگیرد: ساختار، نسبت، نور، سکوت، و مقیاس. لوگوی برند اولین عنصری بود که طراحی آن بر این مفاهیم استوار شد.
در نگاه اول، لوگوی مطیعی ساختاری ساده دارد، اما پشت این سادگی، مفاهیمی چندلایه پنهان است. فرم کلی لوگو از پلان معماری الهام گرفته، با ترکیبی از خطوط عمودی و منحنی که یادآور ترکیب در و دیوار در فضای معمارانه است. انحنای پایین لوگو، اشارهای ظریف به پلان درب دارد و همزمان با حرف «M» از نام برند نیز همخوانی دارد؛ ترکیبی هوشمندانه از معماری و تایپوگرافی.
لوگو برند را بهصورت کاربردی نیز طراحی کردیم. در مقیاسهای بسیار کوچک (مثلاً روی کلاه ایمنی یا کارت ویزیت) بهخوبی خواناست و در ابعاد بزرگ (تابلو سردر، وبسایت، مدارک رسمی) حضوری مؤثر و متمایز دارد.
رنگهای برند را، بر پایه ترکیبی از آبی خاکستری، خاکستری تیره و خاکستری روشن انتخاب کردیم. رنگ آبی خاکستری، حسی از اعتماد، خلوص و خنکی فضاهای معمارانه را منتقل میکند. رنگهای خنثی تیره و روشن، نقش زمین و آسمان را بازی میکنند و بستر و پسزمینهای برای نمایش ایدهها هستند.
در کنار لوگو و رنگها، با الگو گرفتن از فرمهای هندسی، المانهای بصری برند را طراحی کردیم که در بستهبندی، اسناد پروژه، دفترچهها، و ابزارهای پرزنتیشن مورد استفاده قرار میگیرند و هویت برند را در حرکت، نظم و تکرار معنا میکنند.
درنهایت، ما یک سیستم یکپارچه هویت بصری برای برند مطیعی خلق کردیم که فلسفه آن ریشه در معماری داشت و به زبان قابل مشاهده و قابلزیست برای تمام نقاط تماس برند ترجمه شد.
آنچه در این فاز توسط عاج انجام شد:














